تا آخرش.....
|
|
امروز هر سایت و وبلاگی رو که باز کردم ،خیلخر شده.
هیچ کجا نمیشه رفت.
برادری میگه سر کار فلج شدیم.بدون گوگولو هیچی رو نمیشه جستجو کرد.
حس کسی رو دارم که چشماش رو به زور میخوان بببندن.
دارم سعی میکنم چشم بند رو بزنم کنار ولی زورم نمیرسه.
باهاش میدوم ولی محکم میخورم به دیوار.
چه قدر دردم اومد.
دوباره بلند میشم .باز هم با همون چشم بند میدوم.باز هم محکم میخورم به یه دیوار دیگه.
از رو نمیرم.باز بلند میشم.....
و باز هم....
و باز هم...
وباز هم....
تا وقتی نفس میکشم بلند خواهم شد ......
مهر 91
نگار
نظرات شما عزیزان:
ای لی
ساعت16:52---25 مهر 1391
من توی وبلاگم یه مطلب راجع به حوا نوشتم
خوشحال میشم اگه بخونیدش و اگر مممکنه آدرس ایمیلش رو برام بگذارین
شاید بتونیم یه کم دلداریش بدیم پاسخ:دلداری؟حوا محکم تر از این حرف هاست.روحیه اش رو با یه خیلخر نمیبازه دوست خوبم
irman
ساعت17:56---7 مهر 1391
man hese madari ro daram ke ba chango dandun mikhad bachasho zende negah dare.......پاسخ:درکت میکنم گل من...
دکترارمان 80
ساعت17:16---6 مهر 1391
زنده باد خیلخرسکن! من که بدون خیلخرسکن اصلا وارد نمیشم! هرکجا هم بخوام میرم وهیچ چشم بندی روی چشام نیست. هرکاری هم کنن مغزم رو نمی تونن خیلخر کنن! ماه همیشه پشت ابرسیاه نمی مونه! پاسخ:سرعت خیلی کم میشه دکتر...
|
پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, |
|
|
|